شاید خیلی از شما، وقتی اسم طبس را میشنوید اولین تصویری که در ذهنتان نقش میبندد کویری بیانتها باشد و یا حتی حافظهی تاریخیتان شما را به سال 1359 هجری شمسی و عملیات طبس ببرد. اما به شما اطمینان میدهیم که طبس فراتر از یک اسم در کتابهای تاریخی است، با ما همراه باشید تا شما را به سرزمینی از تناقضهای طبیعی و زیبا ببریم.
طبس را قدیمیها،تببس" مینامند، از بس هوایش داغ و سوزان و گزنده بود. برخی هم میگویند طبس در اصل "تبشن" یا طبشن" به معنی چشمهی آبگرم بوده. به هرحال طبسِ امروزی با وسعتی حدودا 55000 کیلومتر مربع بزرگترین شهرستان ایران است که امروزه بخشی از استان خراسان جنوبی محسوب میشود. برایتان جالب است که بدانید بیش از 60درصد مساحت شهرستان طبس را بیابانها تشکیل میدهند و به معنای دقیقتر، ده درصد از بیابانهای ایران سهم طبس است. با این وجود، طبس شهری بیروح نیست. مردمانش در هرکجا که فرصتی یافتند باغ و مزرعهای ساختند و همین خصوصیت باعث شده که تا حدودی سراب در این سرزمین بیمعنی باشد.
قلعهی قدیمی روستای پیرحاجات طبس
بعد از ورود اسلام به ایران به دلیل اهمیتی که سرزمین خراسان برای اعراب داشت، طبس به عنوان دروازهای برای فتح خراسان بود. به همین دلیل بعد از فتح طبس، لقب باب خراسان به این شهر داده شد. بعدها نیز در زمان سلجوقیان، طبس یکی از مراکز مهم نظامی و تربیتی نیروهای فدائی حسن صباح بود. هنوز هم بقایای قلعهی اسماعیلیهی حسن صباح را میتوان در روستای خرو که با طبس حدود 25 کیلومتر فاصله دارد، دید.
قلعهی اسماعیلیه، روستای خرو
از بین بناها و آثار باقیماندهی بعد از زلزلهی طبس، باغ گلشن طبس همچون بهشتی در دل کویر خودنمایی میکند. شاید اینجا همان واحهای در لحظه باشد که در پشت هیچستان سهراب جا خوش کرده است. وارد باغ که شوی، انگار از صفحهای نقاشی شده به رنگ کویر به صفحهای پر رنگ و لعاب قدم میگذاری.
باغ گلشن طبس، بهشتی در دل کویر
پیشینهی باغ طبس به دوران نادرشاه افشار باز میگردد. زمانی که میرحسن خان، حاکم محلی طبس دستور به ساخت باغ داد. باغی با خصوصیات معماری چهار باغ ایرانی که دو خیابان اصلی بر هم متقاطع شده و در مرکز آن حوضی با ابعاد 25 در 7 متر و سه فواره محوطهی باغ را به چهار مربع بزرگ تقسیم میکند. هر کدام از این مربعها هم با چهار کرت تقسیم شده اند که در داخل هر کدام دو هزار و پانصد اصله مرکبات مثل درخت نارنج و پانصد اصله انار کاشته شده است.
عکسی قدیمی از باغ گلشن طبس، سال 1316
احساس واحهگونه این منطقه با وجود درختان قدیمی نخل، انار و مرکبات به همراه رایحه گلهای سرخس، رز و ختمی تکمیل میشود. جهانگردانی که از طبس دیدن کردهاند، از جمله سون هدین سوئدی در سال 1906 میلادی و آندره گدار فرانسوی، باغ گلشن را توصیف و از «درختان خرما و مرکبات»، «سایهی خنک نخلها»، «نغمهی زیبای آب روان جویها»، «چمنهای میان دو جوی»، «زمزمهی باد در میان درختان» و «فوارههای متعدد که آب را مانند تحفهای به آسمان میفرستند» در آن باغ سخن راندهاند.
روزی از روزها قبل از آن غروب غمانگیز و زلزلهای که همه چیز را عوض کرد، میهمانی از آسمان به این واحه سر زد. برای مردم طبس، حضور پلیکانی که نشان از سرزمینهای سرد دارد مثل افسانه بود. باغ گلشن خانهی پلیکان شد و مردم مهماننواز طبس از او مراقبت کردند. با اینکه سالها بعد عمارت باغ گلشن به دلیل زلزله ویران شد و جسد پلیکان از زیر آوار بیرون آورده شد اما باز هم مردم طبس به یاد میهمان قدیمیشان جفتی دیگر خریدند و اکنون بعد از چندین سال، پلیکانهای باغ گلشن طبس میزبان مسافرانی هستند که از دور و نزدیک برای دیدن باغ گلشن به طبس میآیند.
پلیکانهای باغ گلشن طبس میزبان مسافران
پلیکانهای باغ گلشن طبس میزبان مسافران
روستاهای طبس از زیباترین روستاهای مناطق بیابانی به شمار میآیند. کشاورزی در تمامی آنها از رونق خوبی برخوردار است و علاوه بر جلوههای معماری بافت روستایی، مناظر طبیعی هم به جذابیت روستاها افزوده است.
اهالی روستای نایبند به دلیل موقعیت خاص خود بر روی منطقهی کوهستانی نایبند، خانههایشان را با هماهنگی زیبایی در شیب تند کوه به صورت دو یا سه طبقه ساختهاند. درست مثل ماسوله که سقف خانهای حیاط خانهی دیگری است، اینجا هم میتوان تجربهی بودن در ماسوله ای کویری را داشت.
روستای نایبند
سون هدین، سیاح مشهور سوئدی در سال 1906م. از این روستا دیدن کرد و شیفتهی زیبایی این روستا شد. او در سفرنامهاش چنین مینویسد: "حتی یک دیدار سرپائی از نایبند، انسان را به مسافرت در تمام ایران تحریک میکند. در نایبند دست بشر با کمک طبیعت در وسط این سرزمین خشک سامانناپذیر که خدا هم فراموشش کرده، بهشتی به وجود آورده است".
روستای نایبند، طبس
روستای خرو یکی از مهمترین روستاهای اطراف طبس است که با سروهای تنومند هزارسالهاش معروف است. اما چیزی که بازدید از این روستا را برایتان هیجانانگیز میکند، مسیری است که به سمت تنگهی خرو میرود. تنگهی خرو با دیوارههای دره مانندش و با حفرههایی منظم هر مسافری را برای دیدن آخر مسیر هیجانزده میکند. چشمهی آبگرم مرتضی علی دقیقا همان مقصدی است که منتظرش بودیم. قدم زدن در این چشمه هیجانانگیز است، شاید هیچ کجای دیگر نتوانید همزمان که راه میروید پای راستتان آبی گرم را حس کند و پای چپتان آب سرد رودخانه را. به علت اینکه آب گرم چشمه از دیوارهی سمت راست عبور میکند و از طرف دیگر به دلیل غلظت بیشتر و تفاوت ساختاری آن با آب سرد در کف رودخانه باعث میشود که این مسیر آبی تا مسافت حدودا 300 متری رودخانه در کنار هم پیش بروند در حالیکه به طور کامل با هم مخلوط نشدهاند.
چشمهی مرتضی علی
محلی ها به اینجا "حمام مرتضی علی" میگویند و معتقدند که حضرت علی وقتی از اینجا میگذشت ملائکه به دستور خدا این چشمهی معجزه آسا را برای استحمام تن مبارکش ساختند.
میگویند نازکترین سد جهان است، طاق شاه عباسی با شصت متر ارتفاع در انتهای تنگه خرو هنوز هم پابرجاست. قدمت این سد به دورهی صفوی برمیگردد و نامش هم گویای زمان ساختش به دستور شاه عباس صفوی است. نقش برجستههای بز کوهی که بر بالای این طاق حک شدهاند نمادی از درخواست فراوانی آب، زایندگی و فراوانی نعمت است.
نمایی از طاق-بند عباسی
سنگ نگارهی بز کوهی در بالای طاق عباسی
جادهی جنوبی طبس به سمت راور مسیری است که ما را به روستای اصفهک میرساند. شاید نام روستا شما را به یاد شهر اصفهان بیندازد، پر بیراه نیست که بگوییم این روستا هم به همان اندازهی بازدید از شهر اصفهان به شما در ارائهی تصویری از سیر تحول بافت معماری روستایی و خشتی کمک کند.
روستای اصفهک
اگر به دنبال تصویری از الگوی معماری روح نواز شرق ایران در مناطق روستایی میگردید، روستای اصفهک گزینهی مناسبی است. خانههای روستا اغلب در یک طبقه با سقف گنبدی، نورگیر و در و پنجرههای کوچک ساخته شدهاند.
اگر هنوز هم دیدن حمامهای خزینهای برایتان آرزوست، همین روستا آرزویتان را برآورده میکند.
تصورش هم باید جالب باشد، تصور نخلی تنومند در کنار شالیزاری از برنج. روستای ازمیغان در 38 کیلومتری طبس جایی است که تصورات شما را از کشاورزی برهم میزند. خصوصیت کویر است که محصول غالبش خرما باشد اما در ازمیغان برنج هم در کنار خرما برداشت میشود!
روستای ازمیغان، ترکیبی از نخل و برنج
برنج تولیدشده به نام چمپا در روستای ازمیغان طبس به دلیل استفاده از آب نهر، از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است.
کال جنی در شمال طبس و در نزدیکی روستای ازمیغان قرار گرفته است. دره ای زیبا و حیرتانگیز که بومیان قدیمی به خاطر خوف انگیز بودنش درهی جنها مینامند. کال در لغت به معنی دره یا مسیری است که با استفاده از جریان آب ایجاد شده است. اینجا با همه جای این بیابان فرق دارد. آب عنصری نایاب نیست و در همه جا حضور دارد.
روستای ازمیغان،ابتدای ورود به کال جنی
چشمههای کوچکی میان راه که محلیها به آنها شُلن میگویند در تابستان و اوایل پاییز میتواند گزینهی مناسبی برای آبتنی باشد.
شُلنها، چشمههای کال جنی
دره دارای دیوارههای بلند و پرشیب است که وارد شدن به آن به تنهایی میتواند خطراتی به همراه داشته باشد.وجود تونلها و خانههایی به نام گبرها در دل دیوارهها نشان از محلی مناسب برای سکونت زرتشتیان در گذشته دارد. ساخت این تونلها و حفرهها احتمالا به زمان ساسانیان باز میگردد.
به هرحال هرگز به تنهایی در این کال قدم نزنید! حتی اگر به ارواح و جن هم اعتقادی ندارید!